مقدّمه
در اقتصاد كلان، عرضة نيروي كار در كوتاه مدّت بررسي ميشود: كوتاه مدّت، زماني است كه در آن، حجم جمعيت ثابت است و افراد يك جامعه معيّن نميتوانند ميزان سرماية انساني خود را تغيير دهند؛ بنابراين، آنچه بررسي ميشود، اين است كه افراد در يك جمعيت ثابت با مهارتهاي معيّن، چگونه تصميم ميگيرند چه مقداري از ساعات خود را براي فعّاليت در بازار عرضه كنند.
مباني خُرد عرضة كلّ نيروي كار، به وسيلة نظرية نئوكلاسيك انتخاب بين كار و فراغت بيان ميشود. مدل كار ـ فراغت داراي چارچوبي استوار و در عين حال ساده، قابل تعميم و انعطاف پذير است؛ از اين رو اقتصاددانان متعدّدي در كتابهاي اقتصاد خُرد، (ر.ك: كالوو، 1374: ص 315ـ 320؛ عبادي، 1372: ص 205 ـ 213؛ ليپسي 1378: ص 421ـ 425) كلان (ر.ك: برانسون 1374: ص 152 ـ 154؛ گليهي، بيتا: ص 43ـ47؛ گرجي، 1379: ص 218 ـ 224) و اقتصاد نيروي كار (ر.ك: بلانت، 1373: ص 83ـ98؛ stephen smith 1994, PP 7-140) اين مدل را مبناي تحليلهاي خود دربارة عرضة نيروي كار قرار داده و سرانجام با افزودن يا تغيير برخي فروض، از اين مدل براي توضيح ديدگاههاي خود استفاده كردهاند.
مدل كار ـ فراغت، عرضة نيروي كار را فقط در بازار اجارة نيروي كار تحليل ميكند؛ يعني بازاري كه در آن، نيروي كار، پاداش خود را به صورت دستمزد دريافت ميكند؛ و در سود فعّاليت اقتصادي سهمي ندارد. همچنين در اين مدل، رفتار فردي «ايدهآل» كه عقلايي عمل كرده و در پي بيشينه كردن مطلوبيت خود با توجّه به محدوديتهاي طبيعي و نهادي است تحليل ميشود؛ از اين رو ممكن است به سه دليل تصوّر شود كه نميتوان از اين، براي تحليل عرضة نيروي كار مسلمان در اقتصاد اسلامي استفاده كرد:
در اقتصاد كلان، عرضة نيروي كار در كوتاه مدّت بررسي ميشود: كوتاه مدّت، زماني است كه در آن، حجم جمعيت ثابت است و افراد يك جامعه معيّن نميتوانند ميزان سرماية انساني خود را تغيير دهند؛ بنابراين، آنچه بررسي ميشود، اين است كه افراد در يك جمعيت ثابت با مهارتهاي معيّن، چگونه تصميم ميگيرند چه مقداري از ساعات خود را براي فعّاليت در بازار عرضه كنند.
مباني خُرد عرضة كلّ نيروي كار، به وسيلة نظرية نئوكلاسيك انتخاب بين كار و فراغت بيان ميشود. مدل كار ـ فراغت داراي چارچوبي استوار و در عين حال ساده، قابل تعميم و انعطاف پذير است؛ از اين رو اقتصاددانان متعدّدي در كتابهاي اقتصاد خُرد، (ر.ك: كالوو، 1374: ص 315ـ 320؛ عبادي، 1372: ص 205 ـ 213؛ ليپسي 1378: ص 421ـ 425) كلان (ر.ك: برانسون 1374: ص 152 ـ 154؛ گليهي، بيتا: ص 43ـ47؛ گرجي، 1379: ص 218 ـ 224) و اقتصاد نيروي كار (ر.ك: بلانت، 1373: ص 83ـ98؛ stephen smith 1994, PP 7-140) اين مدل را مبناي تحليلهاي خود دربارة عرضة نيروي كار قرار داده و سرانجام با افزودن يا تغيير برخي فروض، از اين مدل براي توضيح ديدگاههاي خود استفاده كردهاند.
مدل كار ـ فراغت، عرضة نيروي كار را فقط در بازار اجارة نيروي كار تحليل ميكند؛ يعني بازاري كه در آن، نيروي كار، پاداش خود را به صورت دستمزد دريافت ميكند؛ و در سود فعّاليت اقتصادي سهمي ندارد. همچنين در اين مدل، رفتار فردي «ايدهآل» كه عقلايي عمل كرده و در پي بيشينه كردن مطلوبيت خود با توجّه به محدوديتهاي طبيعي و نهادي است تحليل ميشود؛ از اين رو ممكن است به سه دليل تصوّر شود كه نميتوان از اين، براي تحليل عرضة نيروي كار مسلمان در اقتصاد اسلامي استفاده كرد:
فایل دانلودی حاوی فایل ورد است