دانلود پاورپوینت نظریه های عدالت و تخصیص منابع
نوع فایل: power point
فرمت فایل: pptx
قابل ویرایش
تعداد اسلاید : 20 صفحه
قسمتی از پاورپوینت :
مشکلات، مسائل و فرضیات
انصراف از یارانه و بیمه رایگان
نظام بیمه regressive / سوبسید بیمار به سالم و فقیر به غنی
VIP در بیمارستانهای دولتی
هزینه های هنگفت پژوهشی از بودجه سلامت
Patent و کمک از بودجه دولتی
توزیع متخصصین و نگهداشتن پزشکان در مناطق محروم به اجبار
بیمه مهاجرین
جدا کردن کارپزشکان در سیستم دولتی و خصوصی
توسعه به مثابه گرفتن میوه ها و شاخ و برگها و وانهادن ریشه ها
تخصیص ناعادلانه منابع به علت وجود ناسازواری بین سیاستهای تخصیص منابع در ایران(مثال حوزه سلامت) در پرتو نظریه های عدالت توزیعی
جورج لويس بورخس (Jorge Luis Borges) در داستان کوتاهي تحت عنوان «لاتاري در بابل» (The Lottery in Bapylon) جامعه اي را به تصوير مي کشد که همه منافع و مضرات اجتماعي را صرفاً براساس يک لاتاري و قرعه کشي ادواري تقسيم مي کند. به هر فرد از طريق قرعه کشي نقشي اجتماعي همچون برده، صاحب کارخانه، کشيش، يا مأمور اعدام داده مي شود. اين سيستم گزينش تصادفي موفقيت ها، تربيت، لياقت، تجربه، مشارکت، نياز و تلاش افراد را ناديده مي گيرد. غرابت اخلاقي و سياسي اين سيستم از آن رو تکان دهنده است که تعيين موقعيت هاي شغلي به هيچ وجه با معيارهاي اعتقادي ما نمي سازد. سيستم بورخس غير قابل اعتماد و غير منصفانه به نظر مي رسد، چرا که ما انتظار داريم اصول معتبر عدالت تعيين بکند که منافع و مضرات اجتماعي و موقعيت ها بايد چگونه توزيع شوند.
نوع فایل: power point
فرمت فایل: pptx
قابل ویرایش
تعداد اسلاید : 20 صفحه
قسمتی از پاورپوینت :
مشکلات، مسائل و فرضیات
انصراف از یارانه و بیمه رایگان
نظام بیمه regressive / سوبسید بیمار به سالم و فقیر به غنی
VIP در بیمارستانهای دولتی
هزینه های هنگفت پژوهشی از بودجه سلامت
Patent و کمک از بودجه دولتی
توزیع متخصصین و نگهداشتن پزشکان در مناطق محروم به اجبار
بیمه مهاجرین
جدا کردن کارپزشکان در سیستم دولتی و خصوصی
توسعه به مثابه گرفتن میوه ها و شاخ و برگها و وانهادن ریشه ها
تخصیص ناعادلانه منابع به علت وجود ناسازواری بین سیاستهای تخصیص منابع در ایران(مثال حوزه سلامت) در پرتو نظریه های عدالت توزیعی
جورج لويس بورخس (Jorge Luis Borges) در داستان کوتاهي تحت عنوان «لاتاري در بابل» (The Lottery in Bapylon) جامعه اي را به تصوير مي کشد که همه منافع و مضرات اجتماعي را صرفاً براساس يک لاتاري و قرعه کشي ادواري تقسيم مي کند. به هر فرد از طريق قرعه کشي نقشي اجتماعي همچون برده، صاحب کارخانه، کشيش، يا مأمور اعدام داده مي شود. اين سيستم گزينش تصادفي موفقيت ها، تربيت، لياقت، تجربه، مشارکت، نياز و تلاش افراد را ناديده مي گيرد. غرابت اخلاقي و سياسي اين سيستم از آن رو تکان دهنده است که تعيين موقعيت هاي شغلي به هيچ وجه با معيارهاي اعتقادي ما نمي سازد. سيستم بورخس غير قابل اعتماد و غير منصفانه به نظر مي رسد، چرا که ما انتظار داريم اصول معتبر عدالت تعيين بکند که منافع و مضرات اجتماعي و موقعيت ها بايد چگونه توزيع شوند.