پاورپوینت حافظـه (pptx) 17 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 17 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
حافظـه
توجه، حافظه، و یادگیری:
به طوری که ماسارو و کوان (1993) خاطرنشان می سازند، توجه، حافظه، و یادگیری به طور جدایی ناپذیری با هم ارتباط دارند. یادگیری تغییر در رفتار است که از تجربه حاصل می شود، حافظه تأثیر تجربه است، و توجه هر دوی آنها را تسهیل می کند.در واقع، بررسی حافظه، راه دیگری برای بررسی یادگیری است.
حافظه: مفاهیم و تعریفهای اساسی:
گاهی گفته می شود که دو نوع حافظۀ خوب و بد وجود دارد و اغلب افرادعادی از دو می برخوردارند وقتی افراد به حافظۀ «خوب» اشاره می کنند، معمولاً از آدمهای حرفه ای نام می برند که می توانند بدون اشتباه، دهها موضوعی را که برای آنها فهرست شده، به یاد آورند.
عمدۀآنچه را که یادگرفته اند، فراموش می کنند.
تعریف حافظه:
در زبان روزمره اصلاح حافظه به در دسترسی بودن اطلاعات و توانایی بازیابی مهارتها یا اطلاعاتی که قبلاً فراگیری شده اند اشاره دارد. این تعریف، آشکارا یادگیری را بدیهی فرض می کند؛ یعنی اینکه، حافظه تغییر پذیر است استعارۀ کامپیوتر به طور طبیعی به این عقیده منجر می شود که به یاد آوردن، یعنی، توانایی بازیابی از اندوزش هینزمن(1990) می گوید، اگر قرا باشد حافظه بر رفتار تأثیر بگذارد، باید قابلیت بازیابی داشته باشد.
یادآوری و دانستن:
تالوینگ (1989) معتقد است، یادآوری با دانستن فرق دارد. او می گوید، درختها با حلقه های رشدشان، درست مانند ضبط های موسیقی و پرونده های بایگانی، حافظه دارند؛ به تعبیری آنها چیزهایی را می دانند، اما آنها هیچ چیزی را به یاد نمی آورند.
تالوینگ برای روشن کردن این مفاهیم، معتقد است که روان شناسان باید به دو جنبۀ مجزای حافظه توجه داشته باشند: اندوزش و بازیابی آنچه درختها و پرونده های بایگانی دارند، اندوزش تأثیرات خاصی است؛ آنچه انسانها دارند، اندوزش و بازیابی است توانایی بازیابی کردن به اندوزش اشاره دارد، زیرا چیزهایی که یاد گرفته نشده اند، نمی توانند یادآوری شوند با این حال، همه چیزهایی که اندوخته شده اند نمی توانند بازیابی شوند.
استعاره های فعلی دربارۀ حافظه از سه نوع متفاومت اندوزش سخن می گویند: حسی، کوتاه مدت، و بلند مدت آنها از حداقل دو نوع مختلف بازیابی از اندوزش نیز سخن به میان می آورند: رویدادی و معنایی.
فرامـوشی:
اگر سکۀ یادگیری دو رو داشته باشد، حافظه یک رو و فراموشی روی دیگر آن است فراموشی نیز مانند حافظه به اندوزش و بازیابی مربوط می شود. بنابراین، فراموشی که به از دست رفتن حافظه اشاره دارد، ممکن است ناتوانی در بازیابی یا تغییر و یا از بین رفتن تأثیرات فیزیولوژیکی تجربه را در بر داشته باشد.
پژوهش مقدماتی دربارۀ حفاظه:
می توانیم بگوییم که در صورتی چیزی را به یاد می آوریم که رفتار یا پاسخهای ما چیزی را که قبلاً یاد گرفته ایم، نشان دهند؛ خواه این یادگیری را آگاهانه به یاد بیاوریم یا نتوانیم آن را به یاد آوریم اغلب تحقیقات مقدماتی در مورد حافظه فقط به بازیابی آگاهانه می پرداختند و به توانایی یا ناتوانی افراد در یادآوری اطلاعاتی توجه داشتند که به آنها ارایه می دادند. گاهی این نوع تحقیقات، در صورتی که فرد یادگیری قبلی داشته باشد، نتایج مبهمی به بار می آورند یک راه برای برطرف کردن این مشکل، استفاده از موادی است که کاملاً برای همۀ یادگیرنده ها تازگی داشته باشند.پژوهشهای بعدی در مورد حافظه، با استفادۀ گسترده از هجاهای بی معنی در انواع موقعیتهای آزمایشی ادامه دادند. گاهی این هجاها را با هجاهای دیگری جفت می کردند- یا کلمه های معنی داری را با کلمات دیگر جفت می کردند- و آزمودنیها باید به یاد می آورند که کدام کلمه با کدام یک می آید به این نوع یادگیری، جفتهای متداعی گفته می شود در مواقع دیگر، آز آزمودنیها خواسته می شد زنجیره های محرکها را یاد بگیرند (که به این، یادگیری سریال یا ترتیبی گفته می شود.
در تعداد زیادی از تحقیقات، آزمودنی ها دو مجموعۀ متفاوت مطالب را یاد می گرفتند و بعد از آنها خواسته می شود یکی یا دیگری را به یاد آورند و از این راه می خواستند مشخص کنند که آیا در یادآوری تداخل ایجاد می شود و اغلب این اتفاق روی می داد هنگامی که یادگیری قبلی با یادآوری مطلبی که بعداً یاد گرفته شده تداخل می کند، گفته می شود که تداخل پیش گستر روی داده است زمانی که یادگیری بعدی یادآوری مطلبی را که قبلاً یاد گرفته شده، کاهش می دهد، گفته می شود که تداخل پس گستر صورت گرفته است.
مدل وجهی حافظه:
معروفترین این مدلها، گاهی مدل وجهی نامیده می شود(بدلی، 1997) که اتکینسون و شیفرین (1968) آن را معرفی کردند این مدل، بین حافظۀ کوتاه مدت و حافظۀ بلند مدت و همین طور بین مؤلفۀ سومی که به احساس مربوط می شود و حافظۀ حسی نام دارد(ثبت حسی نیز نامیده می شود)، فرق می گذارد.
حافظۀ حسـی:
حافظۀ حسی اصطلاحی است برای تأثیرات فوری و ناهشیار محرکها این نوع حافظه در آزمایشهای کوکتل پارتی نمایانگر می شود، و علت این نام آن است که این آزمایشها پدیده هایی را بررسی می کنند که مشابه پدیده هایی هستند که گاهی در موقعیت های اجتماعی پرازدحام آشکار می شوند، جایی که مکالمات همزمان زیادی وجود دارند. پدیدۀ کوکتل پارتی عبارت است از توانایی افراد در انجام دادن مکالمات و در عین حال، بی توجه ماندن به سایر مکالمات همزمان اما اگر کسی موضوعی را مطرح کند که مورد علاقۀ شخصی باشد، توجه او فوراً به آن جلب می شود. این پدیده نشان می دهد که حتی آن دسته از برداشتهای حسی که فرد توجهی به آن نمی کند، حداقل تأثیر گذرا دارند.شری(1953)از جمله اولین کسانی بود که مسئلۀ کوکتل پارتی را بررسی کرد. برودبنت(1952) از آزمودنی ها خواست هر چیزی را که در یک گوش می شنیدند، بکرلر کنند او با استفاده از این روش، دریافت که آزمودنیها آنچه را که در گوش دیگر می گذشت به یاد نمی آوردند؛در واقع، هنگامیکه زبان در گوشی که توجه نداشت، از انگلیسی به آلمانی تغییر میکرد، آزمودنی کاملاً از آن بی خبر می ماند
موری (1959) دریافت که حتی اگر واژۀ یکسانی 35 بار تکرار می شد، آزمودنی نمی توانست به یادآورد که آن را شنیده است. اما اگر اسم آزمودنی یک بار گفته می شد،کافی بود تا توجه او را جلب کند. در ضمن، موری دریافت که اگر پژوهشگر نوار را قطع می کرد، آزمودنیها می توانستند آنچه را که به تازگی در گوش بی توجه شنیده بودند، به یاد آورند ظاهراً، رویدادهای حسی، حتی زمانی که به آنها توجه نمی شود، مقداری تأثیر موقتی دارند این تأثیرات، حافظۀ حسی را توصیف می کنند.
حافظۀ حسی در تحقیقات اسپرلینگ(1963) نیز نشان داده شده است که طی آن از دستگاه محرک نما برای نمایش دادن سه ردیف چهار حرفی استفاده کرد. آزمودنی ها بلافاصله بعد از ارایۀ این حروف، سه صوت مجزایی را می شنیدند که علامت می داد کدام یک از سه ردیف را باید سعی می کردند یادآوری کنند تحت این شرایط اغلب آزمودنی ها توانستند تقریباً همیشه همۀ چهار حرف را در ردیف مشخص شده، یادآوری کنند(دقت یادآوری بیش از 90 درصـد بـود)