پاورپوینت زن پارسا درس یازدهم (pptx) 18 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 18 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بنام خدا
زن پارسا
درس یازدهم
رابعه عدویّه از زنان عارف، پرهیزگار و بزرگ قرن دوم هجری است که در عبادت و نیکوکاری مشهور است. از او سخنان شیرین و آموزنده ای به جای مانده است. گوشه ای از زندگی او را از زبان عطّار نیشابوری در «تذکرة الاولیا» می خوانیم:
نقل است آن شب که رابعه در وجود آمد، در خانه پدرش چندان جامه نبود که او را در آن بپیچند و چراغ نبود . پدر او را سه دختر بود. رابعه چهارم بود. از آن ، رابعه گویند؛ پس عیال با او گفت:« به فلان همسایه رو و چراغی روغن بخوااه ».
پدر رابعه عهد کرده بود که از مخلوق هیچ نخواهد. برخاست و به در خانه آن همسایه رفت و باز آمد و گفت : « خفته اند».
پس دلتنگ بخفت و پیغمبر {را}-علیه الصّلاة و السّلام – به خواب دید. گفت: « غمگین نباش ، که این دختر ، سیّده ای است که هفتاد هزار{از} امت من در شفاعت او خواهند بود ».
چون رابعه بزرگ شد، پدر و مادرش بمردند و در بصره قحطی عظیم پیدا شد و خواهران متفرّق شدند و رابعه به دست ظالمی افتاد. او را به چند درم بفروخت. آن خواجه او را به رنج و مشقّت ، کار می فرمود . روزی بیافتاد و دستش بشکست.
روی بر خاک نهاد و گفت :«الهی ! غریبم و بی مادر پدر و اسیرم و دست شکسته. مرا ا این همه هیچ غم نیست ، الّا رضای تو می باید که راضی هستی یا نه؟».
آوازی شنید که « غم مخور، فردا جاهلیت خواهد ؛ چنان که مقرّبان آسمان به تو نازند».
پس رابعه به خوانه رفت و دایم روزه داشتی و همه شب نماز کردی و تا روز بر پای بودی.
شبی خواجه از خواب در آمد. آوازی شنید. نگاه کرد، رابعه را دید در سجده ، که می گفت :
« الهی ! تو می دانی که هوای دل من در موافقت فرمان توست و روشنایی چشم من در خدمت درگاه تو، اگر کار به دست من استی، یک ساعت از خدمتت نیاسودمی.
اما تو مرا زیر دست مخلوق کرده ای. به خدمت تو ا آن دیر می آیم».
شبی دزدی در آمد و چادرش برداشت . خواست تا ببرد، را ه ندید. چادر بر جای نهاد .
بعد از آن راه بازیافت. دگر با ر چادر برداشت و راه باز ندید، همچنین تا هفت نوبت.
از گوشه ی صومعه آواز در آمد که :
« ای مرد ! خود را رنجه مدار که او چند سال است تا به ما دل سپرده است . ابلیس زهره ندارد که گرد او گردد.
دزد کی زهره ی آن بود که گرد چادر او گردد ؟
تو خود را مرنجان ای طرّار ! که اگر یک دوست خفته است ، دوست دیگر بیدار است.
تذکرة الاولیا
عطار نیشابوری
خود ارزیابی :
چرا پدر رابعه ، شب تولّد او دلتنگ خوابید؟
چه عنوان های دیگری می توان برای این درس انتخاب کرد ؟
مهم ترین ویژگی های اخلاقی رابعه چه بود؟
......................................................................................................؟